اما صرفا علاقۀ تنها برای انتخاب یک شغل کافی نیست. در اینجا می‌خواهم این موضوع رو برای شما شفاف‌تر کنم تا شما و دوستان دیگری که این نوشته رو می‌خوانند بتوانند به راحتی شغل مناسب خودشون رو انتخاب کنند.
هدف‌ها هم میتونن یه سری دستاوردهای قابل مشاهده باشن، یعنی ما مشخص بگیم فلان چیزو میخوایم که بهش برسیم یا میخوایم چند سال دیگه توی این جایگاه باشیم، هم میتونن به‌نوعی ذهنی باشن. رسیدن به آرامش هم یه جور هدفه.
هر کدام از این عبارت‌ها به یک ویژگی هدف اشاره می‌کنند؛ پیشنهاد می‌کنیم در هنگام انتخاب و تعیین هدف، هر کدام از این ویژگی‌ها را درباره هدف خود بررسی و تحلیل کنید تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید که کدام اهداف باید در اولویت قرار گیرند.
روش‌های تعیین هدف و چشم‌انداز بسیار متنوع هستند؛ تقریبا هر فردی استراتژی و رویکرد منحصر به فردی در تعیین هدف دارد. اگر به زندگینامه افراد موفق نگاه کنید، هر کدام از یک راه و روش برای تعیین هدف یا تحقق آن استفاده کرده‌اند.
ما میتونیم مثلا هر ماه بریم خودمون رو وزن کنیم ببینیم که چقدر به اون هدف اصلیه نزدیک شدیم.
بزرگترین کشف: ضعیف‌ترین مهارت کلیدی شما میزان درآمد و موفقیت شما را تعیین می‌کند. با کار کردن روی مهارتی که بیشترین موانع را در مسیر هدفتان به وجود آورده، می‌توانید پیشرفت کنید.
هدف خود را طوری تصور کنید انگار که همین حالا اتفاق افتاده‌اند. خودتان را تصور کنید که از رسیدن به این هدف لذت می‌برید. اگر هدفتان خرید یک ماشین است، تصور کنید که با آن ماشین رانندگی می‌کنید.
از روی همین جواب‌هاشون میشه فهمید که هیچ‌کدومشون هیچ هدفی ندارن، اون‌ها فقط رویا و آرزو دارن . برای همین هم اکثرشون هیچ‌وقت به چیزی که میخوان نمیرسن.
در این ویکی‌پدیا پیوندهای زبانی در بالای صفحه و هم‌تراز با عنوان مقاله قرار دارند. رفتن به بالا.
به نظرتون وقتی که صبح بیدار بشین حالتون چجوریاست، مطمئنم حالتون خیلی بدتر از وقتی که داشتین اون خبر بد رو میخوندین. دلیلش چیه؟ دلیلش اینه که هر چیزی رو قبل از خواب به ذهنتون بدین، صبح چندین برابرشو بهتون تحویل میده. پس مراقب ذهنتون باشین! نه فقط قبل از خواب، بلکه توی اينجا روز هم مراقب ذهنتون باشین. چرا؟ چون چیزهایی هم که در طی روز می‌بینیم و می‌شنویم، بازم شب‌ها روی ذهنمون اثر میذاره.
حال که با ویژگی‌های کلی این شیوه آشنا شدیم، در ادامه به بررسی جزئی‌تر هر یک از این مؤلفه‌ها می‌پردازیم.
به‌جای وضعیت کاری بهتر، باید مشخص بنویسم که مثلا هدف اینه که سال دیگه توی یه پوزیشن بالاتری باشم. یا درآمدم رو باید بیشتر کنم.
همۀ آنچه که در قدم یازدهم گفتیم به رابطۀ تنگاتنگ خودانضباطی(نظم شخصی) با موفق شدن ما در هر کاری که به آن علاقه‌مندیم اشاره دارد.
خب موضوع هدف‌گذاری رو توی این مقاله تموم می‌کنیم و در مقاله‌ی بعدی از سری مقاله‌های دسته مهارت‌های نرم میریم سراغ برنامه‌ریزی.